نازم دلبر مرا با همه حسن محشرش خاک نشین و ساده جان نیست به کس تکبرش آبخور غزاله ها نیم شکفته چشم او مرتع باز آهوان دشت لطیف خاطرش نیست بلیغ آن چنان : نسخه ی روی او بهشت گل زده است آینه از چه نهم برابرش؟ خاک نعال او منم، درکف پاش چشم من خار به چشمم آن عبا …
توضیحات بیشتر »