خانه / فرهنگی / آموزش / جوانان و «هویت‌های سرگردان» در جامعه
جامعه جوان

جوانان و «هویت‌های سرگردان» در جامعه

سمیه رعیتی
سمیه رعیتی

به گزارش سمیه رعیتی؛ یکی از مسائلی که در سالیان اخیر نگرانی‌های زیادی در میان جامعه‌شناسان به وجود آورده، مسئله «هویت» در جامعه ایرانی بوده است. برخی از محققان از «چندگانگی هویتی»، برخی دیگر از «تنوع هویتی» و عده‌ای نیز از «تعارض یا خلأ هویتی» در جامعه ایرانی صحبت می‌کنند.
جامعه ایرانی در یک دهه اخیر با بحران‌های اجتماعی زیادی روبه‌رو شده است. بدون تردید بخش عمده‌ای از این بحران‌ها و چالش‌ها متاثر از شرایط نامطلوب اقتصاد کشور بوده و بخش دیگر هم از مسائل و موضوعات جدید، از جمله رشد فزاینده استفاده از شبکه‌ها و پیام‌رسان‌های اجتماعی و به طور کلی تحول در تکنولوژی‌های جدید ارتباطی در کشورمان ناشی شده است.
رشد و پیشرفت تکنولوژی هر چند دارای نقاط قوت بسیاری می باشد اما در جامعه ی امروزی که نسل جوان ان کمتر به دنبال اصالت ها و ریشه ها هستند موجب شده تا این نسل با مشکلات عدیده ای روبرو شوند که مهمترین ان “چندگانگی هویتی” یا هویتهای سرگردانی است که موجب شده جوانان و نوجوانان بین دو راهی زندگی سنتی و مدرن بمانند و در نهایت به سویی کشیده شوند که برایشان از جذابیت بیشتری برخوردار است و ان هم رفتن به سمت و سوی شبکه های مجازی و ادابه رسوم بیگانه می باشد
حال باید به این پرسش پرداخت که «سرگردانی هویتی» به چه معناست و چه شاخص‌هایی دارد؟ مقصود ما از سرگردانی هویتی این است که در کنار هویت‌های سنتی ایرانی، اسلامی و قومی، اکنون با خرده‌هویت‌های جدیدی مواجه شده‌ایم که نه تنها هویت‌های سنتی را به چالش کشیده‌اند بلکه احساس تعلق به یک هویت خاص را نیز زیر سوال برده‌اند. به عبارت دیگر، نسل کنونی جوان ایرانی، عملا خود را در میان هویت‌های مختلف سرگردان می‌بیند؛ برای امام حسین (ع) سینه می‌زند، در مراسم روز کوروش عرض اندام می‌کند، ولنتاین را جشن می‌گیرد و همزمان خود را در معرض هنجارها و ارزش‌های جدیدی قرار می‌دهد که ممکن است با همه اصول تعریف‌شده در هویت‌های فوق‌الذکر مغایر باشد.
بی‌شک نمی‌توان انکار کرد که امروز هویت‌های جدیدی پدیدار شده‌اند که با هویت‌های قبلی تفاوت دارند. مثلا هویت ملی در گستره هویت جهانی قرار گرفته است یا هویت‌های مدرن در کنار هویت‌های محلی و بومی عرض اندام می‌کنند. می‌توان گفت عمده‌ترین دلیل این سرگردانی هویتی این است که احساس تعلق به هویت‌های کوچک‌تر و خرده‌هویت‌های جدید در حال فراگیر شدن است و دیگر تعصبی روی هویت‌های سنتی در میان نسل جدید وجود ندارد.
به نظر می‌رسد که جایگزین کردن هویت‌ها با یکدیگر، اساسا ایده‌ای نادرست است. نباید در سیاستگذاری هویتی مداخله شود. منشأ و مبدأ هر نوع سیاستگذاری هویتی باید روشنفکران، نخبگان، دانشگاهیان و حوزویان باشند. وقتی جامعه‌ای با توجه به رویکرد نخبه‌گرایانه یا ایدئولوژیک مد نظر خود، آنچه را خود از هویت می‌فهمد، به جامعه عرضه و در جامعه اعمال می‌کند، چنین ساختاری از هویت، نمی‌تواند وجوه مشترک جامعه را پوشش دهد. به نظر می‌رسد این همان اتفاقی است که امروزه در جامعه ما در حال وقوع است؛ اتفاقی که منجر به بیگانگی بیشتر نسبت به هویت ملی و چیستی آن شده است و ما را با افراد دارای هویت‌های جدید و سرگردان روبه‌رو کرده که دیگر تعصبی روی هویت ملی یا مذهبی مشترک خود ندارد.

در این خصوص دکتر احسان حمیدی زاده جامعه شناس و مدرس دانشگاه بر این باور است که ابتدا باید تعریف دقیقی از هویت را ارائه دهیم و اینکه هویت چطور برای جوانان ما تعریف شده است دکتر حمیدی زاده ابراز داشت هویت یعنی من کیستم و چطور خودم را تعریف می کنم این استاد دانشگاه معتقد است سرگردانی و چندگانگی هویتی که برای جوانان به وجود آمده است به این خاطر است که ما تمایل داریم هویتی را برای آنها تعریف کنیم به همین خاطر است که فکر می‌کنیم جوانان سرگردان هستند حمیدی زاده ابراز کرد یکی از دلایل این امر این است که فرصتی برای هویت یابی در بین جوانان تعریف نشده و جوانان نیز برای تعریف خود سراغ یک هویت التقاطی می‌روند که این عناصر با هم هماهنگ نیستند و اکنون و در چنین شرایطی شبکه های اجتماعی کار خود را به خوبی در حال انجام هستند و هویتی را که جوانان در پی آن هستند به آنان عرضه می دارد امکاناتی را در اختیار جوانان قرار می‌دهد تا هویت خود را به هر شیوه ای که آنان مایل هستند تعریف کنند این مدرس دانشگاه معتقد است این هویت چندگانه امروزه در بین افراد معروف و سلبریتی کاملا مشهود است و عملا این افراد نقش الگو را برای جوانان بازی می کنند که باعث تشدید این چندگانگی در بین نسل جوان می شود حمیدی زاده در خصوص راهکار برای گذر از این چندگانگی در بین جوانان گفت قطعاً سازمان‌های فرهنگی که متولی امور فرهنگ‌سازی در جامعه هستند در این میان با ضعف عملکرد روبرو هستند چرا که اگر این مسئله بیشتر تدوین شود و جوانان بدانند چه مضراتی دارد بهتر می‌توانند تصمیم بگیرند از طرفی حذف هر چیزی نیاز به یک جایگزین دارد و سازمان های متولی فرهنگ باید این جایگزین را تعیین کنند طبق سیاست های مورد نظرشان نقد کرده و ارائه دهند حمیدی زاده عنوان کرد :اگر چه نقد به تنهایی کفایت نمی‌کند و اگر قرار است مسئله ای بررسی و نقد شود باید یک جایگزین مناسب و قابل قبول برای آن ارائه داد وی با اشاره به فعالیت‌های سلبریتی ها با این اشخاص از هر اصولی یک عنصر گرفتند که این عناصر هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارد در نتیجه این افراد خود دارای چندگانگی می‌شوند و سپس بر مبنای اینکه جوانان آنها را الگو قرار می دهند این نسل را دچار چندگانگی هویتی و تعارض می کنند و این امر نشان دهنده این است که نقش سازمان های فرهنگی در رسیدگی به امور جوانان و مسائل فرهنگی بسیار ضعیف می باشد و نیازهای جوانان را آنگونه که شایسته است در نظر نمی گیرند

و در پایان باید گفت ،اگر ما تعریفی از هویت ملی داشته باشیم که مجموع هویت‌های پیشین و جدید را به رسمیت بشناسد و میان این دو تعارضی قائل نباشد، خود به خود میان این هویت‌ها الفت ایجاد می‌شود و به این ترتیب، مجموع هویت‌های رنگارنگ می‌توانند کنار هم زندگی کنند. در غیر این صورت، باید شاهد «نزاع هویت‌ها» و چندپاره شدن فرهنگی و هویتی اجتماع باشیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.