حسام آبنوس: نامهای ناآشنا در هنر این سرزمین کم نیستند، بهتر است بگوییم گمنام در زمین و مشهور در آسمان. نامهایی که صاحبان آنها نخواستند و اهل زمین هم دست به دست هم دادند تا این نامها گمنام بمانند و کسی آنها را نشناسد. نصرالله مردانی یکی از آن کسانی است که در میان اهل زمین مشهور نیست ولی ملکوتیان او را خوب میشناسند. او آنقدر در میان اهل آسمان شهرت دارد که حتی باید گفت کوچه پس کوچههای آسمان را هم میشناسد و به اعتبار این شناخت بود که آخرین نفس را بر کرانه باب اصلی آسمان کشید. نصرالله مردانی، شاعر کازرونی، چهره ماندگار شعر و برگزیده کتاب سال جمهوری اسلامی عناوین و القابی است که مردانی به آنها دل نبست و دلش را بر در آستان نورانی سیدالشهدا(ع) چفت و بست و از آنجا سفر آسمانی خود را آغاز کرد اما در ارتباط با شعر و شاعری چهرهای چون نصرالله مردانی باید به همان عناوین که تنها دستاویز ما در این عرصه است رجوع شود ولو اینکه مردانی خود دلبسته آنها نبوده باشد اما گریزی از آنها نیست. مهمترین تکیهگاه در شعر مردانی، شعر شیعی و مذهبی است. شاعری که باید او را با اشعار دینی معرفی کرد، هرچند این تنها وجه شاعرانه او نیست. او یکی از چهرههای موفق غزل معاصر بود ولی آنطور که حقش بود قدر ندید! او عاشورا را درخشانترین و برجستهترین مقطع شعر دینی میدانست و معتقد بود حافظ نیز با همان رندیها و برجستگیهای زبانی به عاشورا در اشعارش اشاراتی کرده است. مردانی معتقد بود «شعر عاشورا در واقع اوج شعر شهادت است» و «اگر در شعر شاعران بزرگ دقت کنیم، میبینیم شعرها وقتی ناب میشوند که از صبغه و دورنمایه عاشورایی و شهادتگرایی برخوردار میشوند»، به همین خاطر است که در اشعار او نیز ما شاهدیم شاعر همواره خود را به مکتب انسانساز عاشورا وصل کرده است. او که برای معرفی شعر آیینی و مذهبی شیعی از عبارت «شعر شهادت» سود میبرد و استفاده میکرد در واقع تلاش داشت جایگاه دقیق شعر مذهبی را روشن کند و آن را در مناسک خلاصه نکرده باشد به همین خاطر است که از چنین عبارتی استفاده میکرد. انقلاب اسلامی مقطعی در تاریخ معاصر است که تحول بزرگی در همه زمینهها ایجاد کرده و علاوه بر ایجاد حرکت عظیم مردم در زیر و زبر کردن ساختارهای اجتماعی، چهرههای تازه و افقهای نو را فراروی حوزههای مختلف معرفی و ایجاد کرد. مردانی هم بر این باور بود جلوه تازهای از «شعر شهادت و حتی شعر عاشورایی با شروع قیام امامخمینی(ره) از ۱۵ خرداد ۴۲ ظهور میکند، ادامه مییابد و با شدت گرفتن مبارزات مردمی و بهخصوص دفاعمقدس چشمانداز تازهای پیدا میکند». مردانی که سال ۱۳۲۶ در کازرون دیده به جهان گشود، در حرکت شعری خود همواره تلاش کرد به سنتهای اصیل، در شعرش ارجاع بدهد و از آنها غافل نشود و شاید همین ارجاعات به متن و اصالت باعث این شد مردانی به عنوان یک چهره مهم در ادبیات معاصر معرفی و جدی گرفته نشود. جریانهایی که همواره نان از بایکوت و سکوت خوردهاند با نام نبردن از چهرهای مانند مردانی در واقع تلاش کردند روشنایی را خاموش کنند که موفق نبودند. هرچند شاید نسل امروز با نام نصرالله مردانی آشنایی نداشته باشد اما این به معنای تاثیر نداشتن این چهره بر شعر پس از خود نیست. او که اغلب اشعارش در قالبهای کهن است بر این باور بود «این قالب نیست که نو یا کهنه بودن شعری را میرساند، بلکه اگر شعر نو باشد یعنی با شرایط و نیازها هماهنگ باشد، در هر قالبی که زیانی به محتوا نرساند و بلکه آن را مؤثرتر و زیباتر کند بیان شود، شعر نو است». به همین خاطر میتوان او را شاعری نوگرا دانست، زیرا او در اشعارش به نیازها و شرایط روز توجه داشت و به همین خاطر طبق همین تعریف خودش باید او را شاعری نوگرا معرفی کرد. مردانی، خود را در کنار تودههای مردم میدید و زمان آشناییاش با مفاهیمی مانند شعر شهادت و عاشورایی را همزمان با قیام امامخمینی(ره) اعلام میکرد و میبینیم که این شاعر نیز تحول شاعرانهاش را مدیون حرکت نهضت مردمی انقلاب اسلامی میدانست.
«به سنگفرش افق خون اختران جاری است/ سپیده سر زده اِی خفته وقت بیداری است
گلوی تشنه گل پاره کرده خنجر باد/ ببار ابر بهاران که فصل بیباری است
به هفتخوان خطر مانده در اسارت شب/ دلاوری که به دوشش درفش هشیاری است
ز سایههای گریزان خویش میترسد/ مترسکی که در اندیشه سیهکاری است
صدای شیهه رخشی دگر نمیآید/ کجاست رستم دستان که زخمها کاری است»
او با اوجگیری نهضت امامخمینی(ره) و پیروزی انقلاب اسلامی اشعار بسیاری سروده که به گفته خودش اوج آنها در روزهای تجاوز ماشین جنگی بعث عراق بوده؛ «البته بخش اعظم شعرهای من با موضوع شهادت، مربوط به دوران دفاعمقدس است که در مطبوعات سالهای مختلف، جنگها و کتابهای چاپ شدهام مثل «قیام نور»، «خون نامه خاک»، «آتش نی»، «سمند صاعقه» و «قانون عشق» آمده است». او مدتی در اشعارش به «ناصر» تخلص میکرده و به واقع در روزهایی که انقلاب اسلامی مانند نهالی نورس در برابر باد و توفانهای سهمگین گرفتار بود، او «ناصر» انقلاب بود و به فریاد «هل من ناصر ینصرنی» حسین زمان خویش با حنجره شعر خود لبیک گفت. جنگ تحمیلی و آغاز دفاع سراسری مقدس یکی از آن نقاط مهم در تاریخ انقلاب است که در جدا شدن مسیر بسیاری از قطار انقلاب موثر بود اما نصرالله مردانی در جلسات شعرخوانی که با محوریت دفاعمقدس برگزار میشد و سفرهای شاعران به مناطق عملیاتی، حضور داشت و نقش فعالی در جهت دادن به ذهن و زبان شاعران ایفا میکرد. او که در شعر رویکردی دینی داشت و از عبارت «شعر شهادت» برای اشعاری با مضامین عاشورایی استفاده میکرد، در این برهه فعالیت چشمگیری از خود نشان داد و آثار بسیاری برجای گذاشت. هرگاه سخن از غزل به میان میآید اغلب یاد اشعار تغزلی و عاشقانه میافتند ولی مردانی با اشعارش گونهای از غزل را پیش روی مخاطب قرار داد که بر آن باید غزلِ حماسی نام نهاد. سبکی که مردانی به عنوان پیشانی آن بود و دیگر شاعران روزهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با کمک گرفتن از آن شور و احساس و تعهد را در مخاطب بیدار میکردند. او معتقد بود «غزل، قالب همه زمانها و مکانهاست که در زبان فارسی حرف اول را زده است. اگر شعر فارسی را از آغاز تا امروز بررسی کنیم، متوجه خواهیم شد بیشترین و زیباترین سرودههایی که در زبان فارسی به جا مانده، در قالب غزل بوده است. غزل، نهتنها قالبی است که برای امروز گنجایش دارد، بلکه برای آیندگان نیز میتواند مؤثر باشد و در آینده نیز حرف اول را بزند؛ چون زبان فارسی دارای این ظرفیت است». از این رو باید مردانی را یکی از چهرههای تاثیرگذار در غزل معاصر دانست که از قالب غنایی و عاطفی شعر فارسی، سبکی حماسی و شورآفرین ایجاد کرد. بسیاری بر جریانساز بودن مردانی تاکید کردهاند و بر این باورند او در کسوت شاعری در روند شعر انقلاب تحول ایجاد کرده و روشی تازه در شعر دفاعمقدس و جنگ را پایه گذاشت و بسیاری را در این مسیر به دنبال خود کشید. در مجموع شاید برای تشریح شعر و جایگاه شاعرانگی نصرالله مردانی باید افراد صاحب صلاحیت و اساتید شعر فارسی سخن بگویند ولی با این حال نمیتوان از تاثیری که او بر شاعران پس از خود بویژه در سالهای پس از انقلاب و دفاعمقدس بر شاعران جوانتر و همنسل خود گذاشت چشم پوشید. او که سالها در اشعارش ارادتش را به خاندان رسالت(ص) اثبات کرده بود، سرانجام در سال ۱۳۸۲ در کربلای معلا چشم از جهان فروبست و در زادگاهش کازرون در بستر خاک آرمید.
منبع: روزنامه وطن امروز مورخ ۱۷ اسفند ۱۳۹۷